سرمایهگذاران چگونه باید پروژههای دیفای را ارزشگذاری کنند؟

مقاله جدیدی که در روز پنجشنبه از یک تیم تحقیقاتی رمزارزی منتشر شد، امیدوار است در نهایت مدل Black-Scholes DeFi را شناسایی کند؛ معادلهای که سرمایهگذاران و کاربران را قادر میسازد تا پروژههای DeFi و معیارهای سود/زیان در سیستمهای معروف DeFi همانند استخراج نقدینگی را به درستی ارزشگذاری کنند.
حال این سوال مطرح میشود که چرا چنین معادلهای مهم است؟ توضیح استخراج نقدینگی کاملاً ساده است؛ گفتنی است که به کاربران در ازای تأمین نقدینگی بازارگردانهای خودکار مانند Uniswap، پاداش کارمزد معاملاتی یا توکنهای حاکمیتی اعطا میگردد که اغلب به صورت درصد APY نشان داده میشود.
با این حال، به دلیل وجود نوسانات در تقاضای جفتهای معاملاتی، کاربران «ضررهای موقتی» را متحمل میشوند و یک محاسبه APY ساده روی رابط کاربری برای ترسیم تصویر کاملی از بهرهها برای ارائهدهندگان نقدینگی کافی به نظر نمیرسد.
بر اساس تحقیقی از تارون چیترا (Tarun Chitra)، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت تحلیل ریسک Gauntlet.Network و یکی از سه نویسنده کتاب «When does the tail wag the dog? Curvature and market making»، بهتر است استخراج نقدینگی به عنوان یک محصول مشتقات پیچیده در نظر گرفته شود.
اکثر محصولات سرمایهگذاری منفعل همانند محصولات مشتقات، معمولاً دارای سرمایههایی هستند که احتمال از دست رفتن آنها زیاد است. چیترا در مصاحبه با کوینتلگراف اظهار داشت: به عنوان مثال، ورشکستگی صندوق XIV ETF در ماه فوریه سال 2018 میلادی (volmageddon) نشان داد که برخی داراییهای «منفعل» و «ایمن» سرمایههای پرریسکی دارند.
تأمین نقدینگی بازارگردانهای خودکار AMM)) چندان متفاوت نیست، اگرچه یک سری خطرات جدید را برای هولدرها ایجاد میکند. LPها (تأمینکنندگان نقدینگی) همیشه کارمزدهای به دست آمده (درآمد مثبت) را با ضررهای بزرگ ناشی از تغییرات قیمت (ضرر ناپایدار، منفی) تعدیل میسازند.این سرمایهها منجر به شکست بسیاری از پروژههای استخراج نقدینگی به دلیل ارائه مشوقهای بیش از حد (1e9% APY پایدار نیست، تعداد LP بسیار زیاد با تعداد اندک تریدرها) یا ارائه مشوقهای بسیار کم از سوی توسعهدهندگانی که پاداش کافی برای جبران ضررهای ناپایدار ارائه میدهند، شده است.
در نهایت، کاربران و توسعهدهندگان «باید فارمینگ را به عنوان یک محصول مشتقات مشابه مشوقهای بازار سبدگردانها در صرافیهای متمرکز تلقی کنند».به علاوه، این مدل مفهومی جدید ممکن است تصمیمگیری پیچیدهتر ارائهدهندگان نقدینگی و همچنین چارچوبهای معماری قویتری برای توسعهدهندگان AMM فراهم سازد. چیترا بیان داشت:
این مقاله، روشی اصولی برای توسعهدهندگان و طراحان جهت ارائه بازدههای منطقی از سوی LPها را فراهم میکند.APY فقط برای داراییهایی با درآمد ثابت (اوراق قرضه) منطقی است، در حالی که قیمتگذاری مشتقات برای تأمین نقدینگی بسیار منطقیتر به نظر میرسد. ما امیدواریم که این نخستین کار در بین بسیاری از مطالعاتی باشد که سعی در یافتن مدلBlack-Scholes DeFi را دارند.
به گفته چیترا، شناسایی موفقیتآمیز مدل Black-Scholes ممکن است کلید پذیرش انبوه DeFi نیز باشد. مدل ارزیابی Black-Scholes که در دهه 1980 برای کمک به سرمایهگذاران در یافتن راههایی برای قیمتگذاری صحیح سهام توسعه داده شده، به رونق گسترده معاملات مشتقات منجر شد.اگرچه باید دید که آیا این مدل جدید میتواند از پیچیدگیهای DeFi عبور کند یا خیر، اما ظاهراً این مقاله اولین قدم امیدوارکننده به حساب میآید.